انسان در زندگي اجتماعي و فردي، مرهون نعمت انتظار است و اگر از انتظار بيرون بيايد و اميدي به آينده نداشته باشد، زندگي برايش مفهومي نخواهد داشت و بيهدف ميشود.
حرکت و انتظار، در کنار هم ميباشند و از هم جدا نميشوند؛ انتظار علت حرکت و تحرک بخش است. آنچه مورد انتظار است، هرچه مقدستر و عاليتر باشد، انتظارش نيز ارزندهتر و مقدستر خواهد بود و ارزش مردم را بايد از انتظاري که دارند شناخت:
يکي انتظارش اينست که پايان سال شود و حقوقش زيادتر گردد.
يکي ديگر انتظارش اينست که پايان سال تحصيلي برسد، مدرکي بگيرد و بوسيله آن شغل مناسبي تهيه کند.
يکي منتظر است که وضعش روبه راه شود تا خانواده تشکيل دهد و همسري اختيار کند و از تنهايي خود را خلاص سازد.
يكي منتظر است درآمدش بيشتر شود، خانه شخصي، ماشين سواري و ... خريداري کند، يا اگر همت و نظرش بلند باشد، بيمارستان، مسجد، مدرسه، کتابخانه و ... تاسيس کند.
يکي انتظار دارد در فلان مناقصه و يا مزايده برنده شود.
خلاصه همه منتظرند، کاسب، صنعتگر، کشاورز، باغدار، معلم، پدر و مادر همه منتظرند، بلکه ملتها و جامعهها و حکومتها نيز منتظرند.
لذا قرآن کريم نيز ميفرمايد:
«قل کل متربص فتربصوا ؛ بگو همه منتظرند، پس منتظر باشيد.» (طه/135)
اگر انتظار در اين دنيا از بشر گرفته شود، ديگر ادامه حيات برايش بيلذت و بيمعني است. انتظار است که زندگي را لذت بخش، با روح و بامعني ميسازد و شخص را به زندگي علاقهمند مينمايد. پس همه جهان، همه مردم و افراد، تا هستند و در سراشيبي سقوط و انقراض و فنا و مرگ و نيستي وارد نشدهاند، منتظرند و بايد منتظر باشند.
اسلام و انتظار:
اسلام که تعليمات و هدايتهايش بر اساس فلسفه عميق و صحيح اجتماعي و واقعي قرار دارد، اصل انتظار و نگاه به سوي آينده را پشتوانه بقاي جامعه مسلمان و محرک احساسات و مهيج روح فعاليت قرار داده است و انتظار آينده بهتر و عصر فتح و گشايش و فرج را برترين اعمال شمرده است و رهبر عظيمالشان آن، انتظار فرج را افضل اعمال امت خود معرفي فرموده است.
فلسفه انتظار به عنوان يک عامل و ماده حياتي مهم در تمام اديان آسماني وجود داشته و رمز بقا و موجوديت آنها بوده است.
اين انتظار، شخص را محکم و مقاوم، با اراده و نفوذ ناپذير، مستقل و شجاع و بلند همت ميسازد.
اين انتظار لفظ نيست، گفتن نيست، عمل است، حرکت است، صبر و شکيبايي و مقاومت است.
--------------------------------------------------------------------------------
آيت الله العظمي صافي گلپايگاني؛ کتاب امامت و مهدويت ؛ با اندکي تصرف
نظرات شما عزیزان: